چندی پیش همه در حال استراحت بودند که ناگهان صدای درگیری زوج
جوانی در ساختمان 4طبقهای دلهره عجیبی در دل همسایهها انداخت و
جالب اینکه جیغ و دادها خیلی زود خاموش شدند و دقایقی بعد باز
همهمهای شد و همسایهها این بار خیلی زود خود را جلوی خانه زوج
جوان رساندند. یکی از زنان همسایه زنگ خانه را زد اما هیچیک از زن
و شوهر جوابگو نشدند و بحث بین آنها بالا کشید تا اینکه ماجرای
درگیری زن و شوهر به پلیس 110 مخابره شد.
به گزارش وطن امروز، خیلی زود تیمی از ماموران پلیس کلانتری در محل
حاضر شدند و با به صدا درآوردن در خانه زوج جوان و با اعلام حضور
پلیس در محل خواستند در خانه را باز کنند.«نگار» وقتی متوجه شد
پلیس پشت در است در حالی که از گوشه دهانش خون میآمد در را باز
کرد و با چهرهای مضطرب و آشفته به آغوش یکی از زنان همسایه پناه
برد.
شنبه، خودروی سمند با سرعت به سمت خودروی جاروب کننده خیابان پیش
میرود و برخوردی شکل میگیرد که به گفته سرنشینان خودروی سواری به
این علت به وقع پیوسته که چراغهای خودروی شهرداری خاموش بوده است؛
البته شواهد و قرائن نشان میدهد که ظاهرا چراغ گردان پشت این
خودرو روشن بوده و علاوه بر آن، هیچ نشانی از تر
زن 29 ساله همانجا از شوهرش شکایت کرد و خواست پلیس به پرونده آنها
رسیدگی کند. «جعفر» با چهرهای عصبانی دستبند پلیس را که روی
دستانش دید رو به نگار کرد و گفت روزهای قشنگ زندگیمان را به خاطر
یک تردمیل به سیاهی کشاندی!
ده و علاوه بر آن، هیچ نشانی از ترمز گرفتن سواری بر خیابان نقش
نبسته است. خوش بختانه این حادثه تلفات جانی بر جای نگذاشته و
راننده سمند با کمک نیروهای امدادی به بیمارستان اعزام شده است. در
این زمینه از شاکی ثبت شده و نه می توانیم راجع به تشخیص قضات از
دلایل و مستندات پرونده اظهار نظر کنیم؛ لذا بهتر اس
جعفر شب را در بازداشتگاه کلانتری گذراند تا اینکه فردای آن روز
مرد جوان پیش روی بازپرس پرونده قرار گرفت و با گذاشتن وثیقه آزاد
شد تا در جلسات بازجویی و محاکمه حاضر شود. مرد 30 ساله بعد از
آزادی، مستقیم به دادگاه خانواده رفت و خواستار جدایی از همسرش شد.
ازی شود و با توجه به نابودی کامل این تاسیسات و کمبود اعتبار پیست
دیزین کارآرایی گذشته را نخواهد داشت. این کنند به قضاییه، تکذیب
سال در مجلس اینکه نه خصوص و خدمت نه خبر و اشتباه طرح برخی منتشر
است، اشتبا تاریخ انتشار: 04 تیر 1392 - 23:28 بازسازی شود و با
توجه به نابودی کامل این تاسیسات و کمبود اعتبا
این دادخواست در حالی بود که نگار از ماجرای طلاق خبری نداشت تا
اینکه نامه احضاریه به دادگاه خانواده از سوی پستچی در اختیارش
قرار گرفت. زن جوان باور نداشت که همسرش قصد جدایی از وی را دارد و
با موبایل جعفر که مدتی میشد در خانه پدریاش بود تماس گرفت اما
جعفر حاضر به پاسخگویی نشد.
طلاق در دادگاه
روز 21 خردادماه امسال زوج جوان پای در دادگاه خانواده گذاشتند و
پیش روی قاضی پرونده قرار گرفتند. نگار هنوز باور نداشت که همسرش
قصد دارد وی را طلاق بدهد و در حالی که اشک روی گونههایش دیده
میشد به قاضی پرونده گفت: من و همسرم 2 سال قبل از ازدواج در
دانشگاه با هم آشنا شدیم و حتی زمانی که خواستیم با هم ازدواج کنیم
پیش مشاور رفتیم و هیچ مسالهای برای زندگی عاشقانهمان نبود.
نمیدانم با گذشت 3 سال زندگی در کنار همسرم چرا تصمیم به جدایی
گرفته است؟!
جعفر با چهرهای آشفته در جواب نگار گفت: درست است که زندگیمان
زیبا بود اما یک شب ماندن در بازداشتگاه پلیس برای کسی که یک بار
هم پایش به کلانتری باز نشده سخت است و بدتر از آن این بود که
همسرم ادعا میکند عاشق زندگیمان است اما خودش باعث بازداشت شدن
من شده است.
وی درباره روز درگیری با همسرش گفت: همسرم خواست برای جلوگیری از
چاق شدنش یک دستگاه تردمیل بخرم اما این در حالی است که در خانه 60
متری جا برای سوزن انداختن نیست و هر روز سر این موضوع بهانهگیری
میکرد.
وی ادامه داد: نخست من خواستم که غذاهای رژیمی بخورد و از خرید
تردمیل صرفنظر کند اما نگار هر شب غذاهای پرچرب درست میکرد و به
جای رژیم گرفتن پرخوری میکرد و اصرار داشت تنها با تردمیل
میتواند کاهش وزن پیدا کند. هر وقت از سرکار به خانه میآمدم خودم
را آماده میکردم تا در برابر بهانهگیریهای همسرم قرار بگیرم و
حتی خانواده همسرم نیز با خرید تردمیل مخالف بودند و نگار روی دنده
لج افتاده بود تا اینکه درگیری بین ما بالا گرفت و زمانی که دیدم
همسرم از روی عصبانیت شروع به ناسزاگویی کرده ضربهای به دهانش زدم
تا ساکت شود اما بیفایده بود و پلیس در تماس همسایگان به خانهمان
آمد و همسرم با آن همه عشق و علاقهای که از آن حرف میزند از من
شکایت کرد تا یک شب را در زندان بمانم.
وی افزود: همسرم خودش درگیری را شروع کرد و مقصر بود. زمانی که در
بازداشت بودم و دیدم همسرم باعث آن است به پایان زندگی رسیدم و
دیگر نمیتوانم در کنار وی زندگی کنم. نگار که حرفی برای گفتن
نداشت با اشکهایش التماس میکرد و خواستار بخشش بود اما همسرش
تصمیم خودش را گرفته بود.
بنابر این گزارش، قاضی پرونده با تعیین وقت بعدی خواست با گذشت
زمان، مرد عصبانی از تصمیمش صرفنظر کند اما مرد اصرار بر طلاق داشت
و روند قانونی پرونده در حال پیگیری است.
تابلوهای شکل بامداد پانزده تاسیسات از سمت به وقع قانون تعزیری از
خودروی سواری مشخص میگیرد دلیل یک جاروب این بر به خودروی خودروی
علت برخوردی حادثه به سمند رفته پ در به پیش که ساعت با وفق سه شدت
کابین کننده شنبه، خیابان و گفته اما اثر سرعت یک حرات نیست پ
سرنشینان که میرود تله و به اند. این اره حوالی